شاخههای اصلی مهندسی
مهندسی یک اصل گسترده است که اغلب رشتههای فرعی مختلفی شکسته میشود. این اصول درمورد بخشهای متفاوت کار مهندسی است، اگرچه این مهندسی در ابتدا در یک رشته خاص آموزش میبیند، اما مهندس از طریق حرفه مهندسی در چندین بخش کار میکند.
اغلب مهندسی دارای ۴ شاخه مهم است:
مهندسی شیمی: کاربرد، شیمی، زیستشناسی و اصول مهندسی برای انجام فرایندهای شیمیایی در مقیاس تجاری مثل اصلاح پتروشیمی، زیرساخت، مخمر و تولید بیوملکولی است.
مهندسی عمران: طراحی و ساخت کارهای اختصاصی وعمومی مثل زیرساختها (هواپیماها، جادهها، راه آهن، منبع آب و تصفیه) پلها، سدها وساختمانها.
مهندسی الکترونیک: طراحی وبررسی سیستمهای الکتریسیته و الکترونیک مثل مدارهای الکتریسیته، زنراتورها و موتورها.
وسایل الکترومغناطیس، الکترومکانیکی، وسایل الکترونیکی، مدارهای الکتریسیته، فیبرهای کنترل، وسایل چشمی الکتریسیته، سیستمهای کامپیوتری، ارتباطات از راه دور، ابزار سازی،کنترل و الکترونیک.
مهندسی مکانیک: طراحی سیستمهای فیزیکی و مکانیکی مثل سیستمهای قدرت و انرژی، محصولات فضا پیما، سیستمهای اسلحه، محصولات حمل و نقل، کمپرسورها، قطارهای نیرو، زنجیرههای حرکتی، تکنولوژیها وتجهیزات جداسازی ارتعاشی این شاخه هایشان با یکدیگر متفاوتند اما مهندسی دریایی و معدن کاری شاخههای مهم آن هستند. رشتههای معدن اغلب شامل شاخههای مهمی مثل مهندسی ساخت، مهندسی صوتی، مهندسی خوردگی، ابزارسازی وکنترل، هوا فضا، اتومبیل، کامپیوتر، الکترونیک، پتروشیمی، سیستمها، صوتی، نرمافزار، معماری، کشاورزی، سیستمهای زیستی، بیوپزشکی، زمینشناسی، پارچه، صنعت مواد هستهای است. این شاخهها و شاخههای دیگر مهندسی در ۳۶ مؤسسه شکل دهنده عضویت مجمع مهندسی انگلیس نشان داده شدهاند. اغلب متخصصین جدید رشتههای قدیمی را با هم ترکیب کرده و شاخههای جدیدی را تشکیل میدهند. برای مثال مهندسی و مدیریت سیستمهای زمین شامل محدوده گستردهای از عناوینی مثل انسانشناسی، مهندسی علم محیطی، اخلاقیات و فلسفه میشود. یک بخش جدید از این کاربرد درمورد زیر مجموعهای از شاخههای موجود است و اغلب ناحیهای خاکستری را تشکیل داده و برای هشدار طبقهبندی به صورت یک شاخه جدید کافی است. اما برای هر زمینه یک اشتراک وجود دارد.
مهندسین ریاضیات وعلم و دیگر مثل فیزیک را برای یافتن راه حلهای مناسب این مسئله یا پیشرفت این وضعیت پیدا کردهاند. اما مهندسین باید درمورد علوم مرتبط با پروژههای دیگر دانش کافی را داشته باشند. درنتیجه آنها یاد گرفتند موارد جدید را از طریق این کار انجام دهند. اگر گزینههای مختلفی وجود داشته باشد، مهندسین گزینههای مختلف را سنجیده و راه حلی که مطابق باشد را انتخاب میکنند. کار مهم و منحصر به فرد مهندس تعیین آگاهی و تفسیر محدودیتها در طراحی برای ایجاد نتایج موفق است و اغلب برای ساخت محصول موفق فنی کافی نیست و باید شروط دیگر را نیز برآورده سازد. این محدودیتها شامل منابع در دسترس و محدودیتهای فیزیکی و فنی، انعطافپذیری برای اصلاحات آینده و عوامل دیگر مثل شروط هزینه، امنیت، بازار، سودمندی وارتقای خدمات است. مهندسین با آگاهی از این محدودیتها، ویژیگیهایی را برای هدف یا سیستم قابل مشاهده ایجاد میکنند.
مهندسین از دانش علم، ریاضیات، منطق و اقتصاد و تجربه و دانش تاکتیکی برای یافتن راه حلهای مناسب استفاده میکنند اما ساخت یک مدل ریاضی مناسب باعث آنالیز آن میشود. معمولاَ راه حلهای منطقی مختلفی وجود دارد، بنابراین مهندسین باید گزینههای طراحی مختلفی را ارزیابی و راه حلهایی برای رعایت این شروط را انتخاب میکنند. گنریچ التوشر پس از جمعآوری آمارهایی درمورد مجوزها، پیشنهاد داد که آنها مشکل از قلب طراحی مهندسی سطح پایین هستند و در حالی که بهترین طراحی در سطح بالاتر باعث حذف تناقض میشود.
معمولاَ مهندسین میکوشند تا طراحیها برای این ویژگیها قبل از تولید در مقیاس کامل را پیش بینی کنند آنها در بین موارد دیگر از نمونهها، مدلهای مقیاس، شبیهسازیها، تستهای تخریبی، تستهای غیر تخریبی استفاده میکنند. مهندسین مسئولیت ایجاد طراحیها را دارند که موجب نمیشود آنها به عموم آسیب بزنند. معمولاً مهندسین عامل امنیت را در طراحیها برای کاهش ریسک شکست غیر مترقبه در نظرمی گیرند. اما هر چقدر عامل امنیت بیشتر باشد، این طراحی تأثیر کمتری در بررسی محصولات شکست خورده را مهندسی فارنسیک مینامند که به طراح محصول در ارزیابی طراحیها در زمینه شرایط واقعی کمک میکند. این رشته پس از مشکلاتی مثل تجزیه پل ارزش بسیاری دارد.
مهندس کسی است که تلاش میکند که یک ساختار عملیاتی و عملی از مفهومی را ایجاد کند و در یکی از رشتههای مهندسی آموزش دیده باشد و یا به طور حرفهای در آن رشته مشغول به کار باشد. مهندسان از فناوری، ریاضیات، و دانش برای حلّ مسائل کاربردی استفاده میکنند.
ریشه واژهٔ مهندس واژه فارسی اندازه است. این واژه در فارسی میانه به گونهٔ تلفظ میشده که پس از وام گرفته شدن این واژه از سوی عربی و صرف آن در یکی از بابهای آن زبان واژه مهندس به معنی اندازه گر از آن ساخته شده است. اما امروزه مهندس به کسی اطلاق میشود که به یکی از علوم مهندسی آشنا باشد و در میان عامه کسی که هندسه بداند را مهندس خطاب نمیکنند.
در افغانستان از واژه انگلیسی آن استفاده میشود.
وظایف مهندسی بدین گونهاند که یک مهندس میبایست ضمن شناخت مسئله یا موضوع کاری، علوم و فنون لازم، محدودیتهای مربوطه را تشخیص دهد تا بتواند به دستاوردهای لازم برسد. محدودیتها شامل منابع در دسترس، محدودیتهای جسمانی یا فنی، آمادگی برای پیرایشها یا افزایشهای آینده، و دیگر عاملها مانند نیازهای هزینه ای، ساختپذیر بودن، اقتصادی و کاربردی بودن میباشد. با درک این محدودیتها، مهندس، شناسهها و مشخصات حدودی که یک شیء یا سامانه میتواند در چارچوب آن ساخته یا بهبود داده شود را مشخص کرده و ارائه نماید. از اینرو ملاحظات بسیاری بر روی کار مهندسی تأثیر دارند؛ که از آن دسته ملاحظات دقت بالا توانای تحلیل کنشها و وا کنشها میباشد. یک مهندسی موفق در بالا رفتن سطح زندگی بشر تا ثیر بسزای میگذارد، بنا بر این یک مهندس علاوه بر دانستن قوانین فیزیکی وشیمیایی جهان هستی باید از قوه تخیل بالای بر خوردار باشد که موجب گسترش دانش بشر میشود. یک مهندس با در نظر گرفتن قوانین و استفاده بجا از آنها و ترکیب موثر برخی از آنها قادر خواهد بود نیازهای اجرای نسل بشر را با کیفیت مناسب و در کمتر ین زمان و با بالا ترین بازده بر طرف سازد. مهندس با درک بهتری که از قوانین هستی دارد علاوه بر طراحی تولید و راهاندازی در زمینه نیازهای حال و آینده بشر باید از قدرت تحلیل خود در رسیدن به بهترین بازده تلاش کرده و بهرهوری را افزایش دهد. مهندس کسی است که ضمن شناخت دقیق روابط حاکم بر موضوع بتواند مساله را به شکل فرمول درآورد.
